Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - روزنامه آسمان آبي - سوسن سيرجاني: در 16 سالگي به‌صورت کاملا اتفاقي براي بازي در يک نقش کوتاه توسط مرضيه برومند انتخاب مي‌شود و دو سال بعد يکي از نقش‌هاي اصلي سريال «همه بچه‌هاي من» به او سپرده مي‌شود. امير کاظمي تمام جايگاهي را که دارد مديون صبر و حوصله مرضيه برومند مي‌داند. او در اواسط دهه 20 زندگي به يکي از چهره‌هاي تلويزيون تبديل شده که همه او را به خاطر سبک بازي راحتش به خاطر مي‌آورند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درباره روزهاي نوجواني و همکاري با برومند و موقعيت اين روزهايش پس از سه همکاري موفق با سروش صحت با او گپ زديم.

در جايي گفته بوديد در نوجواني پشت صحنه سريال «کتاب‌فروشي هدهد» رفته بوديد و به‌صورت اتفاقي در يک سکانس بازي کرديد و از آن‌جا وارد دنياي بازيگري شديد. چقدر مرضيه برومند را در راهي که طي کرديد موثر مي‌دانيد؟
مرضيه برومند براي هم نسلان من و حتي نسل جديد بسيار تاثيرگذار است، چون او حجم زيادي از خاطرات کودکي ما را ساخته است. وقتي درباره نوستالژي‌هايمان صحبت کنيم، حتما بخشي از آن با آثار خانم برومند گره خورده است. به نظر من اين مي‌تواند بزرگ‌ترين رسالت يک هنرمند باشد که تا اين حد در زمان حياتش تاثيرگذار است. بزرگ‌ترين شانس زندگي من اين بود که در اولين تجربه کاري‌ام با خانم برومند همکاري داشتم و به خودم بابت اين شانس مي‌بالم. هميشه هم مي‌گويم مرضيه برومند من را ساخته و پرداخته تا وارد دنياي هنر شوم و هرچي ياد گرفتم از کار با او بوده است. خانم برومند جزو چهار آدمي است که حاضرم فقط به پشت صحنه کارهايشان رفته، نگاه کنم و قربون صدقه‌شان بروم و از ايشان ياد بگيرم.
کار در کنار کساني که تجربه بسيار بالايي در بازيگري داشتند برايتان چالش نبود؟ يا در دوران نوجواني خيلي سختي کار را متوجه نمي‌شديد؟
مرضيه برومند بسيار صبور است و سعي مي‌کند مدام همه‌چيز را به آدم ياد بدهد. وقتي به کسي که تجربه جلو دوربين رفتن نداشته، اطمينان مي‌کند و نقشي را به او مي‌دهد، خيلي صبر و وقت مي‌خواهد. از طرفي کار با يک بچه نا بلد مثل اين مي‌ماند که يک جمعي براي بازي دور هم جمع شده و يک نفر بازي بلد نباشد. حوصله کل جمع سر مي‌رود تا آن نابلد ياد بگيرد و به مرحله لذت بردن از بازي برسد. خانم برومند اين تحمل را داشت که من آن بازي را ياد بگيرم.
اگر به‌صورت اتفاقي وارد دنياي بازيگري نمي‌شديد، فکر مي‌کنيد مسير زندگي‌تان به کجا مي‌رفت؟ بازهم در دانشگاه نمايش مي‌خوانديد؟
اول بگويم من درسم را در دانشگاه نيمه کاره رها کردم. من هميشه هدفم در زندگي اين بود که بازيگر شوم، اما راه ورود به بازيگري عجيب و غريب است. مثلا ما هر سال کلي فارغ التحصيل رشته بازيگري و کارگرداني از دانشگاه‌ها داريم، اما مي‌بينيم مثلا در همين حوزه کارگردان‌هاي خانم، شايد کساني که در اين زمينه به طور حرفه‌اي مشغول به کار هستند، اندازه انگشت‌هاي يک دست هم نيستند. دليل اين حرفه‌اي نبودن آن آدم‌ها نيست، بلکه معمولا شانس حضور در کارهاي جدي و قابل ديدن را پيدا نمي‌کنند. هميشه براي خودم اين تصور را داشتم که در 24 سالگي وارد دنياي بازيگري شوم، اما اين شانس به لطف خانم برومند سراغ من آمد و همچنين کمک‌هاي فرهاد آييش تا بتوانم وارد اين حرفه شوم.
بعد از آن‌که همکاري مشترکي با مرضيه برومند نداشتيد، توانستيد خودتان را طوري نشان دهيد که کارگردان‌هاي ديگري هم سراغتان بيايند. اين يعني تکيه شما فقط به يک شخص نبوده. راه بازيگري را بعد از «همه بچه‌هاي من» چطور ادامه داديد؟
وقتي قسمت اول سريال «همه بچه‌هاي من» پخش شد، بيژن بيرنگ براي يک کار با من تماس گرفتند. وقتي آن‌جا مشغول کار بودم و هنوز فيلمبرداري تمام نشده بود که از دفتر حميد نعمت‌الله پيشنهاد «وضعيت‌سفيد» به من شد.
فکر مي‌کنم دليل به وجود آمدن اين مسير براي من اين بود که آن زمان تلويزيون هنوز بيننده خودش را داشت و آدم‌هايي که در کارهاي هنري فعاليت مي‌کردند حداقل هنوز تلويزيون مي‌ديدند و آن سال‌ها اين شانس را داشتم که توسط آدم‌هاي درستي ديده شوم. شانس در کار هنري و بازيگري ايران خيلي مهم است، يک وقتايي هست افرادي از خودم خوش‌شانس‌تر مي‌بينم و گاهي افرادي با هنر و توانايي خيلي بيشتر هستند که اصلا شانس ندارند.

وقتي به کارنامه کاري شما نگاه مي‌کنيم، در همه نقش‌ها آن‌قدر رئال و راحت بازي کرده‌ايد که انگار اصلا نقش بازي نمي‌کنيد. براي اين سبک بازيگري، الگوي خاصي داريد؟
به نظر من سبک بازي به علاقه شخصي باز مي‌گردد. من خيلي فيلم مي‌بينم، حتي کار مي‌کنم که پول جمع کنم و فيلم ببينم. همين فيلم ديدن‌ها و مطالعه من را به جمع بندي درباره بازيگري رسانده است. هميشه دوست داشتم اين‌گونه بازي کنم و اصلا بازيگري را اين‌گونه مي‌بينم؛ البته راحت بازي کردن نبايد به اين‌که زحمتي براي نقش نمي‌کشيم تعبير شود. وقتي سبکي و نوعي از بازي را دوست داشته باشيد به بازيگراني هم علاقه‌مند مي‌شويد که همان سبک را دنبال مي‌کنند؛ مثلا در «ايران من» عاشق بازي رضا عطاران و جواد عزتي هستم. اين‌ها آدم‌هايي هستند که کاملا رئال و بدون هيچ ادايي حتي در موقعيت‌هاي بسيار درام هم درست بازي مي‌کنند. اين راحت بودن بيشتر شبيه جامعه است، چون مردم کوچه و خيابان همين طوري راحت راه مي‌روند و حرف مي‌زنند.
نزديک به سه سال است که به‌طور مداوم با سروش صحت همکاري مي‌کنيد و در سه سريال «شمعداني»، «ليسانسه‌ها 1» و «ليسانسه‌ها 2» بازي کرديد. سروش صحت چطور وارد زندگي هنري شما شد؟
من هميشه سروش صحت را دوست داشتم و دلم مي‌خواست با او کار کنم. قبل از ساخت شمعداني يک روز دستيار آقاي صحت با من تماس گرفت و گفت پيمان قاسم‌خاني تو را براي کار جديد سروش صحت معرفي کرده است.
خيلي هيجان زده شدم و اصلا نمي‌دانستم پيمان قاسم‌خاني من را از کجا مي‌شناسد. تا اين‌که به دفتر آقاي چگيني رفتم و متوجه شدم وقتي پيشنهادهايي را براي نقش سعيد مي‌دادند، پيمان قاسم‌خاني گفته: «آن پسري که در «وضعيت سفيد» مي‌گفت من خيلي خوشگلم و مشکل ما خوشگلا اينه که در خاطره‌ها مي‌مانيم، را پيدا کنيد.» حتي اسم من را هم نمي‌دانستند، اما پيدايم کردند. وقتي با آقاي صحت صحبت کردم ديدم چقدر سليقه کمدي ما به هم نزديک است و همکاري شکل گرفت. حتي در همان اوايل فيلمبرداري پيشنهاد «ليسانسه‌ها» هم بهم داده شد. تاوان انتظار براي «ليسانسه‌ها» را هم دادم چون يک سال و نيم هيچ کاري انجام ندادم تا اين سريال شروع شود.
در بعضي از نقدهايي که به «ليسانسه‌ها» وارد شده، گفته‌اند چرا مازيار سريال «ليسانسه‌ها» با وجود سرطان و شيمي درماني اصلا تغييري در وزن و هيکلش به وجود نمي‌آيد؟
خيلي خوب است که اين را اين‌جا بگويم، طبق مشاوره‌هايي که از مرکز دهش‌پور و دکتر متخصص سريال مي‌گرفتيم، متوجه شديم بيماران سرطان لنف، نه‌تنها لاغر نمي‌شوند بلکه چاق مي‌شوند. به اين دليل که نبايد تحرک داشته باشند و بايد مدام به خودشان رسيدگي کنند و اين باعث اضافه وزن در آن‌ها مي‌شود. از طرفي سرطان‌هاي روده و معده باعث لاغري مفرط مبتلايان مي‌شود.

تا به حال جز تلويزيون در هيچ مدياي ديگري حضور نداشتيد. از سينما و تئاتر پيشنهاد نداشتيد يا خودتان نخواستيد از تلويزيون برويد؟
از شروع فعاليت هنري‌ام چهار پيشنهاد سينمايي داشته‌ام که همه آن‌ها در اين دو يا سه سال اخير بوده است، اما بدشانسي بازيگران تلويزيون اين است که مدتي طولاني درگير يک پروژه هستند و هماهنگ کردن براي کارهاي ديگر کمي سخت است. وقتي هم کار سريالي تمام مي‌شود، ديگر از کار سينمايي خبري نيست تا در کار بعدي تلويزيون حضور پيدا کني. درباره تئاتر هم بايد بگويم به ميل خودم تا همين يک سال پيش دوست نداشتم کار کنم، اما چند وقتي است که دوست دارم کار تئاتر انجام دهم، و پيشنهاد خيلي خوبي هم برايم پيش آمد که به زودي احتمالا خبرهاي آن را
مي‌شنويد.
در ابتداي صحبت‌هايتان به چهار نفري اشاره کرديد که حاضريد حتي شده پشت صحنه برويد تا آن‌ها را ببينيد؛ مي‌شود نام اين افراد را بگوييد؟
مرضيه برومند را که گفتم. نفر بعدي حميد نعمت‌الله است که فقط دوست دارم بشينم و نگاهش کنم، هيچ کاري هم با او ندارم. بعد از آن هم استاد داريوش مهرجويي و استاد مسعود کيميايي.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۳۴۹۱۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی در رئال مادرید بازی می‌کنی؛ حیرت بلینگام از کامبک دیوانه‌‌وار مقابل بایرن مونیخ / عکس

ستاره انگلیسی جنون محض سانتیاگو برنابئو را تجربه کرد.

طرفداری | کامبک رویایی رئال مادرید مقابل بایرن مونیخ برای جود بلینگام باورپذیر نیست.

تیم‌های رئال مادرید و بایرن مونیخ در دور برگشت از مرحله نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم رفتند که این بازی با پیروزی 2-1 مادریدی‌ها به پایان رسید. رئال پس از دریافت گل اول، طی 5 دقیقه کامبک زد و با درخشش به‌یادماندنی خوسلو راهی فینال ومبلی شد.

رئال مادرید 2-1 بایرن مونیخ؛ تولد یک قهرمان در باشگاه معجزه‌ها

یکی از سوژهای پرشمار بعد از تقابل دو تیم، واکنش جالب جود بلینگام پس از پایان بازی و صعود دراماتیک رئال مادرید به لیگ قهرمانان اروپا بود. بلینگام که اولین فصل خود را در سانتیاگو برنابئو به پایان می‌رساند، از اتفاقات جنون‌آمیز دقایق پایانی مسابقه شگفت‌زده شده‌است. 

واکنش جود بلینگام پس از صعود دراماتیک رئال مادرید به فینال لیگ قهرمانان اروپا

از دست ندهید ????????????????????????

درد بی‌پایان؛ چهره ناصر الخلیفی بعد از حذف مقابل دورتموند (عکس) ادین ترزیچ، هوادار دیروز، سرمربی فینالیست امروز داروین نونیز به شایعات پیوستن به بارسلونا قوت بخشید! سوتی عبدالله ویسی روی آنتن زنده؛ تخلف پاداش 3.5 میلیاردی فولاد؟ 

دیگر خبرها

  • وقتی در رئال مادرید بازی می‌کنی؛ حیرت بلینگام از کامبک دیوانه‌‌وار مقابل بایرن مونیخ / عکس
  • ماجرای پاسخ عجیب بیرانوند به یک سوال؛ وقتی خبرنگار از همه جا بی‌خبر بود!
  • وقتی پیراهن رئال را می پوشید سوپرمن می‌شوید!
  • امباپه تقصیرها را گردن گرفت: من مقصر حذفم!
  • امباپه: تلاش‌مان برای سربلند کردن هواداران‌ کافی نبود
  • نقش‌آفرینی بازیگر «لیسانسه‌ها» در «شب دیجور» محمود معظمی
  • روایت ستاره جذاب «مست عشق» از ورودش به بازیگری
  • جواد عزتی بازیگر «وحشی» هومن سیدی شد
  • ملاصدرا و محبت کردن
  • عکس| هاشمی نسب؛خوشحال‌تر از وقتی که به پرسپولیس گل زد!